پیوسته. همواره. دائم. همیشه. بطور ثابت. (ناظم الاطباء). مستمراً. براستمرار. همیشگی. بردوام. یک ریز. پی درپی. پیاپی. یک بند. بی انقطاع، باثبوت قدم. (ناظم الاطباء). و رجوع به استمرار شود
پیوسته. همواره. دائم. همیشه. بطور ثابت. (ناظم الاطباء). مستمراً. براستمرار. همیشگی. بردوام. یک ریز. پی درپی. پیاپی. یک بند. بی انقطاع، باثبوت قدم. (ناظم الاطباء). و رجوع به استمرار شود